حنانه حنانه ، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

برای دخترم

یه مامان حسود

1392/4/18 18:52
نویسنده : مادر و پدر
684 بازدید
اشتراک گذاری

امتحانم تموم شد و من دوباره شدم یه مامان با حوصله و مهربونو و نازنین و یه همسر کدبانو و خوش اخلاق!!!! (تعریف از خود نباشد البته!). حنانه خانوم در این دو هفته ای که سخت مشغول کسب علم بودم!، حسابی بهم کمک کرد. چه جوری؟ با روحیه دادن به من دیگه! مثلا در این دو هفته ای که بیشتر پیش بقیه بود تا من، مادربزرگش را "مامان" صدا می زد. منم که حسود... حسابی بهم برمیخورد ولی کاری نمی تونستم بکنم و فقط حرص می خوردم، تا اینکه در یک اقدام انتحاری!، کلمه ی "مادر" رو جایگزین کلمه ی "مامانی" کردم و به مادر گفتم چون اسمامون شبیه هم دیگه ست، بچه م قاطی میکنه نمیدونه کدوممون مامانه و کدوممون مامانی. خلاصه اینطوری شد که من دوباره به موقعیت مامان بودن خودم برگشتم و از این پیروزی احساس غرور می کنم! دخترم این روزا حسابی بابایی شده، بابا مصطفی که میخواد بره بیرون مدام "بابا" "بابا" میکنه دل آدمو آب می کنه. چه میشه کرد، از قدیم گفتن دخترا بابایی هستن دیگه( دوباره حسودیم گل کردا!). حنانه خانوم با خاله و داییش حسابی بهش خوش میگذره، کماکان خاله رو به همون شیوه ی قبلی تلفظ میکنه و هیچ تلاشی برای پیشرفت در این زمینه نشون نمیده. چند وقتیه که چشماشو میبنده و راه میره! یا هی دور خودش میچرخه و یهو سرش گیج میره میفته زمین! یا عقب عقبی راه میره و خلاصه از این حرکات محیرالعقول انجام میده! نمیدونم بقیه ی بچه ها هم از این کارا میکنن آیا؟

من بالاخره این ماه رمضون روزه می گیرم. البته حنانه هنوز شیر میخوره ولی فکر نمی کنم مشکلی از این بابت پیش بیاد، خدا کمک میکنه انشالا. فرارسیدن ماه مبارک، مبارک...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

الهام مامان آوینا
18 تیر 92 21:36
واقعا استرس ماقبل امتحان خیلی بده به نظرم کلا زندگی را مختل می کنه .. من که وقتی ازمونی را می دادم حتی اگر خوب هم نمی دادم انگار یه کوله بار از دوشم برمی داشتن و زندگی اروم میشد و برمیگشت به روال اول میشد همسر کدبانو و خوش اخلاق
مامان عبدالرحمن واویس
19 تیر 92 0:43
سلام عزیزم توی وبلاگمون یه ختم قرانی برگزارکردیم خوشحال میشم شماهم شرکت کنیداگه جوابتون مثبته پس به وبلاگم بیایدوجزموردنظرتونوانتخاب کنیدتابنامتون ثبت بشه وازاین ثواب بزرگ بهره مند بشید منتظرتون هستم
مامان محمدمهدی
19 تیر 92 8:03
سلام فکر کنم همه بچه ها این دوران چرخیدن سر گیج رفتن و خلاصه کارهای محیرالعقول انجام دادنو دارن.محمدمهدی هم همینطور بود تا اونجایی که یادم میاد اما حسودی شما هم فکر کنم طبیعیه البته نه به این غلظتی که گفتید
مامان محمدمهدی
19 تیر 92 8:04
یادم رفت بگم: حلول ماه مبارک رمضان بر شما هم مبارک باشه التماس دعا
مامان طهورا عسلی
19 تیر 92 15:10
حسود هرگز نیاسود
مامان تسنیم
25 تیر 92 10:21
خدا را شکر که این امتحانهای شما تموم شد می بیاییم تند تند پست های قشنگ بخونیم
راستی تسنیم هم عقب عقب میره یا کلی دور خودش میچرخه یا یه پاش را میگیره بالا میخواد با یه پا راه بره
نمیدونم این کارها یعنی چــــــــــــــــــــــــــــی آخه!!!!!!!!!!

پس همدردیم، خداروشکر یکی رو پیدا کردم که اونم از این کارا بکنه!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای دخترم می باشد