حنانه حنانه ، تا این لحظه: 12 سال و 26 روز سن داره

برای دخترم

دخترکم سلام

1392/8/1 16:42
نویسنده : مادر و پدر
843 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامان، حنانه ی من، تو داری بزرگ و بزرگتر می شوی، من قلبم هر روز از عشق تو لبریزتر.

این روزها که روزهای نوزده ماهگی ات را می گذرانی، شیرین تر از همیشه شده ای عزیزکم. من را اغلب اوقات "مامان سهسی" صدا می زنی و بابا را "بابا میصته"! جدیدا شروع به ترکیب کردن کلمات کرده ای مثلا سهسی را از آخر "مامان سهسی" بر میداری و می چسبانی به کلمات دیگر. مثلا با خودت تمرین می کنی: "مادر سهسی" "باجی سهسی" و ...! نا گفته نماند که به "بابا جون" می گویی "باجی" ! سوره ی توحید را که می خوانم آخر هر آیه را خودت می گویی دخترک نازم! فقط به جای "صمد" می گویی"سبد"! خدا همان را هم از تو قبول می کند عزیزکم. خیلی خوشحالم که تو سالمی، که تو خندانی. ولی غمگینم از خودم. از خودم به خدا گله دارم. از اینکه آنطور که باید باشم نیستم. تو نگاه می کنی به ما. هر کاری که انجام می دهیم را ثبت و ضبط می کنی. یک روز سر قضیه ای گفتم "اه" و تو چندین بار تکرارش کردی. می ترسم از نفس خودم. مادرت از خودش در تربیت تو می ترسد دخترکم. خدایا می شود من را از واسطه گری در تربیتش معاف کنی و خودت بی واسطه تربیتش را به دست بگیری؟ وضع مرا که می بینی خدایا

فرشته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان محمدمهدی
4 آبان 92 10:50
فکر کنم عذاب وجدان مشترک ماست
مامان طهورا عسلی
6 آبان 92 14:16
نازی چه چادری!!!

همین کار هارو میکنی که خواستگار برات پیدا میشه دختر خوب


:-)
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای دخترم می باشد