مارمولک!
داریم کارتون مارمولک اسکارو تماشا می کنیم.
حنانه: مامولک بیا، بیا بخواب پیش بابا !!
ما:
با اصرار حنانه خانوم در شیشه شیرشو باز کردم و دادم دستش. تمام حواسمو جمع کرده بودم که چای داخل شیشه رو نریزه روی سفره که ناگهان دست خودم خورد به شیشه و چای روی سفره ریخت.
حنانه: دیدی ریخت؟
من:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی