آرمیتا
آرمیتا بباف موهاتو تا همه نگات کنن
همه ی فرشته های آسمون صدات کنن
هی بزن چرخ، بزن چرخ، بشین روی چمن
تا که گنجیشکا بیان گریه رو شونه هات کنن
توی چشمای سیاهت پر خنده پر اشک
چی میشد گلوله ها نگا به گریه هات کنن
می دونی نقاشی هات تاریخ کشورم میشن
یه روزی میاد که قهرمان قصه هات کنن
آرمیتا اطلسی ها میخوان بیان رو دامنت
خودشونو قربون حالت خنده هات کنن
دوس دارم بالا بری بالاتر از ستاره ها
هی بری بالاترو زمینیا نگات کنن
شک نکن یه روز میاد...یه روز که خنده های تو
همه ی قاتلای دنیا رو کیش و مات کنن
آرمیتا موهاتو کوتاه نکنی! کبوترا
اومدن لونه توی قشنگی موهات کنن
تو می خوای حضرت آقا رو "پدر" خطاب کنی
حضرت آقا میخوان تو رو "پری" صدات کنن
وحیده افضلی
دنیای پدر و دختری از جنس دیگریست. تنها باباست که همیشه نازت را می خرد، تنها باباست که شبها ثانیه ها را میشماری که از راه برسد و دستش را بکند لای موهای مشکی ات و نوازشت کند، تنها باباست که قربان صدقه ی موهای بلندت می رود، تنها باباست که طاقت ندارد اشکت را ببیند، تنها باباست که وقتی میگویی "بابا" قند توی دلش آب می شود، تنها باباست که وقتی هست، دلت گرم است و تکیه گاهت محکم.... ولی وقتی بابا نیست.... اشک هایت را پاک کن، حضرت آقا مهربان ترین پدر دنیاست...