حنانه حنانه ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

برای دخترم

آرمیتا

1391/7/18 19:08
نویسنده : مادر و پدر
227 بازدید
اشتراک گذاری

آرمیتا بباف موهاتو تا همه نگات کنن

همه ی فرشته های آسمون صدات کنن

هی بزن چرخ، بزن چرخ، بشین روی چمن

تا که گنجیشکا بیان گریه رو شونه هات کنن

توی چشمای سیاهت پر خنده پر اشک

چی میشد گلوله ها نگا به گریه هات کنن

می دونی نقاشی هات تاریخ کشورم میشن

یه روزی میاد که قهرمان قصه هات کنن

آرمیتا اطلسی ها میخوان بیان رو دامنت

خودشونو قربون حالت خنده هات کنن

دوس دارم بالا بری بالاتر از ستاره ها

هی بری بالاترو زمینیا نگات کنن

شک نکن یه روز میاد...یه روز که خنده های تو

همه ی قاتلای دنیا رو کیش و مات کنن

آرمیتا موهاتو کوتاه نکنی! کبوترا

اومدن لونه توی قشنگی موهات کنن

تو می خوای حضرت آقا رو "پدر" خطاب کنی

حضرت آقا میخوان تو رو "پری" صدات کنن

                                                               وحیده افضلی

 

آرمیتا

 

دنیای پدر و دختری از جنس دیگریست. تنها باباست که همیشه نازت را می خرد، تنها باباست که شبها ثانیه ها را میشماری که از راه برسد و دستش را بکند لای موهای مشکی ات و نوازشت کند، تنها باباست که قربان صدقه ی موهای بلندت می رود، تنها باباست که طاقت ندارد اشکت را ببیند، تنها باباست که وقتی میگویی "بابا" قند توی دلش آب می شود، تنها باباست که وقتی هست، دلت گرم است و تکیه گاهت محکم.... ولی وقتی بابا نیست.... اشک هایت را پاک کن، حضرت آقا مهربان ترین پدر دنیاست...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان محمدمهدی
18 مهر 91 21:25
آخی چه شعر قشنگی.
الهام مامان آوینا
19 مهر 91 12:33
خیلی شعر زیبایی در وصف ارمیتا جون سوده شده. واقعاٌ هر وقت تصویر و فیلم این کوچولوی نازنین و علیرضا را تو تلویزیون میبینم ناخداگاه اشک بر چشمانم حلق می زنه و می گم خدایا خودت کمکشون کن که حس بی پدری را احساس نکنن. وقتی همسرم میاد خونه اینقده با دخترم بازی می کنه و به اصلاح سر و کله می زنه تازه اینکه دختر من تازه 6 ماهشه هنوز درک درستی باز هم نسبت به پدر خود نباید داشته باشه یا وقتی میخواد از در بره بیرون همیشه نگاه دخترم اون را راهی می کنه خدایا نمی دونم دیگه چی بگم فقط و فقط همین که بهشون صبر بده تو تحمل مشکلاتشون...
بابای مهرسا
23 مهر 91 23:05
سلام واقعا شعر زیبایی هست. امیدوارم همیشه شاد باشید
مامان سهورا عسلی
24 مهر 91 1:00
سکوت بهترین چیزه.........................
موذن
24 مهر 91 18:19
سلام شعر زیبائی بود در شب شهادت جواد آل محمد، دلم بدجوری گرفت اشک و لذت عجین شدند آفرین بر سلیقه زیبایتان در انتخاب این موضوع و این شعرزیبا دراین شب عزیز بهترین ها را برای شما آرزومندم و امیدوارم حنانه ناز ، دردانه زندگی تان همیشه وجودش شاد و تندرست باشه و براتون مایه افتخار و سربلندی به ما هم سری بزنید
مهربون
2 آبان 91 15:04
سلام آرمیتا واقعا خیلی بامزه اس. مخصوصا اون حضرت آقا گفتنش
الهام مامان آوینا
7 آبان 91 1:33
چرا مطلبی از حنانه جون نمی گذارید؟ هر بار میام می بینم مطالب قبلیه. دارم نگران میشم. نیستید؟خوبید؟


خدا رو شکر خوبیم. آوینا خانوم خوبه؟ یه کم سرم شلوغ بود.
ستاره
8 آبان 91 11:44
نوشتن این متن و شعر تنها از پدری عاشق بر می اید و چه خوشبختند دخترانی که پدری عاشق دارند! خدا حنانه خانم را برایتان حفظ کند وشمارا برایش.
مرجان
10 آبان 91 9:03
این شعر و نوع رابطه ای که آقا با آرمیتا برقرار کرده خیلی قشنگه ولی من حس میکنم این کارها و فیلم ساختن ها و آرمیتا را تا کجا بالا بردن برای سن نوجوانی و جوانی خیلی مضره، اون الان کاملا میفهمه که یه توجهی فوق بچه های دیگه به اون میشه و این موضوع ممکنه به ضرر اون تموم بشه. کاش مادرش حواسش بیشتر بود.


ممکنه همین طور باشه، امیدوارم این توجه ها بعدها مشکلی ایجاد نکنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای دخترم می باشد