حنانه حنانه ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

برای دخترم

شب بیداری

1391/5/13 16:02
نویسنده : مادر و پدر
216 بازدید
اشتراک گذاری

چند شبی است که بی خواب شده ای مادر. مثل آن دو ماه اول زندگی ات. البته خدا عمرت دهد وسطهایش چرتهای چند دقیقه ای هم می زنی تا من و بابا مصطفی هم کمی چشمهای از خستگی سرخ شده مان را روی هم بگذاریم! تفاوتش با یکی دو ماه اول زندگی ات این است که آن شبها از درد کولیک نمی خوابیدی و گریه می کردی ولی الان می خواهی بازی کنی و بخندی و غلت و البته کمی غر بزنی! خدا را شکر به خاطر همین شب بیداری ها، خدا را شکر به خاطر گریه های نیمه شبهایت، خدا را شکر به خاطر شیر خوردن های مداومت، خدا را شکر به خاطر اینکه سالمی و پوشکهایت کثیف می شوند و باید عوضشان کنیم، خدا را شکر به خاطر دستها و زانوهایم که درد می کنند از در آغوش کشیدنت،خدا را شکر به خاطر ترکهای روی پاهایم که یادگار روزهای یکی بودنمان هستند و یادآور لحظه هایی که در وجودم بودی، خدایا شکر به خاطر اینکه دیگر لازم نیست هیچ تلاشی کنم برای به خواب رفتن و کافی ست چشمانم را روی هم بگذارم، خدا را شکر به خاطر این عشق بی پایان...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان تسنیم
15 مرداد 91 13:19
حنانه جونم داره تمرین شب های احیا را میکنه
مامان امیرحسین
16 مرداد 91 14:58
واقعا خدارو شکر که سلامته و داره واستون شیطونی میکه! الان فهمیدم ما این چند هفته را وقت دارم راحت بخوابیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای دخترم می باشد