اندر احوالات این روزهای ما...
ما یک مادر و دختر سرما خورده ایم که یکیمان باید با این حالش از دیگری مراقبت کند. خواستم بنویسم که این چند روز چه بر من گذشت بعد دیدم فقط باید بنویسم شکر، شکر، شکر به خاطر همسری مهربان. چند روز پیش جلسه دفاع محمد مصطفی برگزار شد که اتفاقا با روز تولدش یکی شده بود. حنانه خانم هم حسابی پدرش را تشویق کرد! تولدت مبارک همراه بی نظیر لحظه های تلخ و شیرین زندگی ام... 15 آبان دخترم را بردیم آتلیه. بماند که محمد مصطفی مدام از من سوال می کرد که به نظرت کار درستی ست این آتلیه رفتن و از این قسم سوالات! من هم با اینکه ته دلم با خودم کلنجار می رفتم که آیا در این وضعیت اقتصادی که خیلی از مردم در زحمت و سختی اند این کار درست است یا نه، در مقابل این سوا...
نویسنده :
مادر و پدر
11:55