امتحان
مدتی ست اگر وقت کنم و سری به فضای مجازی بزنم حتما می روم سراغ وبلاگهای مادرانی که کودکان بیمار دارند، آنهایی که بچه ی CP دارند، می خوانم و زجر می کشم و اشک می ریزم و باز هم می خوانم، بعد افسرده می شوم و در لاک خودم فرو می روم و محمد مصطفی که از سر کار می آید فکر می کند از دست او آزرده ام. نمی دانم این خودآزاری های من تا کجا ادامه خواهد داشت. بعد فکر میکنم چقدر مادران این بچه ها قوی هستند، شاید هم قوی نباشند ولی مگر کار دیگری ازشان برمی آید؟ بعد از خودم بدم می آید، بچه ای دارم که خدا را صد هزار مرتبه شکر سالم است و زندگی آرامی دارم. من کجای دنیا ایستاده ام؟ آن آدمها امتحانشان معلوم است و دارند امتحانشان را چه خوب و چه بد پس می دهند. من هم حتم...
نویسنده :
مادر و پدر
17:10